خواب نامه | تعبیر خواب جامع و کامل

کاملترین مرجع تعبیر خواب از معبران اسلامی و روان شناسان بزرگ غربی همراه کلمات جدید

تعبیر خواب تشهد گفتن(شهادتین)

خالد بن علی بن
محد العنبری گوید:

اگر
کسی در خواب دید که شهادتین را بر زبان جاری میکند، خداوند درهای
رحمتش را به روی او میگشاید و نیازهایش برطرف میشود.


دسته: ت | تعداد بازدید: 22252

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

۷ دیدگاه به "تشهد گفتن(شهادتین)"

  1. شقابق گفت:

    سلام خواب دیدم تو اتوبوسم با مسافران و ۲تا از دوستهایم که یهو اتفاقی میفته که اتوبوس داشت سفوط میکرد درون دره من صحنه رو که دیدم گفتم مردیم دیگه شروع کردم اشهد خوندن. اما نجات پیدا کردیم ل،طفا تعبیرشو بهم بگید

    1. مهدیه گفت:

      سلام من خواب دیدم تو ماشین با دوتا بچه هامونیم یک تریلی نزدیک ما میشد چون نزدیک میشد من زودتر اشهدمو گفتم

  2. ستایس گفت:

    سلام
    من خواب دیدم دارم می جنگم در برابر دشمنان خدا بعد یکهو یک شمشیر از پشت وارد شکمم شد و من شمشیرم را وارد شکم طرف مقابل کردم بعد که دیدم دارم می میرم تصمیم گرفتم اشهدم را بخونم و بعدش از خواب بیدارم کردن

  3. مبی گفت:

    سلام خاب دیدم با پدرمادرم تو ماشین بودیم ک از گردنه افتادیم پایین و مطمئن بودم ک میمیریم چون دره ی بزرگی بود، منم اون فردیو ک دوسش دارم ولی از هم جدا شدیم،توی دلم گفتم دوستتدارم، بعد شرو کردم ب اشهد گفتن، ولی ماشین بعداز مدت طولانی ب زمین برخورد کرد اما هیچ صدمه ای ندیدیمو زنده موندیم. خاهش میکنم بگین تعبیرش چیه

  4. یاس گفت:

    سلام من خواب دیدم که دربالای کنبدمسجدی ایستادم وصدای اذان میشنوم باخودفکرمیکنم که مردم آنجاکافرندوقتی صدای اشهدان علی ولی الله رامیشنوم مست ومغرورمیشوم وبااینکه ترس این رادارم که بااین کارمرابکشنداماباصدای بلندشهادتین میگویم

  5. ارژنگ گفت:

    با سلام و خسته نباشید،من دو شب پیش خواب مادرم که به تازگی فوت شدند رو دیدم، و خوابم به این شکل بود که من زمان فوت مادرم زمانی که تموم کرد بالا سرش بودم و اشهد می خوندم،تعبیر خوابم چیه؟

  6. محمود گفت:

    من تو خواب دیدم با خانمم مشکل پیدا کردیم.توی اتاق بغلی داشت بلند بلند گریه میکرد.رفتم ببینم چه خبره که دیدم به سمت من اومد و یه اجر برداشت و کوبید توی سرم.احساس کردم دارم میمیرم.و شروع کردم به گفتن اشهدم.بعدش از خواب بیدار شدم.