۷ دیدگاه به "راهبه"

1. Zahramohammdi361@gmail.com گفت:

   سپتامبر 24, 2018 در 10:30 ق.ظ

   سلام من خواب دیدم یک راهبه زن که دستانش را رو به اسمان گرفته بود وعبادت میکرد وراه میرفت ومن هم پشت سر او راه میرفتم وبعد از عبادت ظرفی از کلوچه وخرما جلوی من گزاشت ومن از کلوچه ها یکی را برداشتم تعبیرش چیه

   پاسخ
2. محمدرضا گفت:

   دسامبر 19, 2019 در 3:51 ق.ظ

   سلام من خواب دیدم چند تا راهبه مرد که چهره ترسناکی داشتن جلوی یه معبد بودن من کنج کاو شدم ببینم اونجا چه خبره رفتم جلو داخل شدم دم در منو گرفتن بزور میخواستن منو ببرن تو هی میگفتن تو از مایی بیا بریم بد پسر عموم منو نجات داد

   پاسخ
3. Fazii💜 گفت:

   مارس 12, 2020 در 5:54 ق.ظ

   من خواب دیدم تو ی مکان بودیم تعدادی راهبه باهم بودن ک ی نفر ک‌نا آشنا هم بود بود با تیغه هایی ب دیوار اونو اویزون کردن و سعی داشتن ک‌من رو هم مورد هدف قرار بدن

   پاسخ
4. نیما گفت:

   ژوئن 14, 2020 در 2:19 ق.ظ

   سلام ببخشین من یه مدت در قبرستان کار میکردم و یک روز هنگام کار دوتا چیزی دیدم یکیش طلسم بود که عروسک بود ویکی هم استخوان های یک مرده بود وشب آن روز را هبه به خوابم اومد وبهم لبخند لطیفی زد و رفت

   پاسخ
5. مبینا گفت:

   جولای 16, 2020 در 6:38 ق.ظ

   سلام.من خواب دیدم که یه نفر از جبهه اومده بعدش گفت که بریم به سمت یه چاه رفتیم اونجا دیدیم از تو چاه شیطان داره حرف میزنه و از ما سوال می پرسه از همه پرسید همه جواب دروغ گفتن و پرت شدن درون چاه ولی من همه سوالات رو درست جواب دادم رسیدم به سوالات خدا اوناهم درست جواب دادم بعدش دیدم دوتا راهبه از چاه آویزان شده بودن که اگه یه نفر بی گناه افتاد تو چاه اونا بگیرنشون بعدش همون آدمی که تو جبهه بود اونا رو پرت کرد تو چاه و اونا مردن و بعدش من به سمت یه خونه رفتم و لباسهای راهبه ای تنم کردم و راهبه شدم و روزه سکوت گرفتم تعبیر خوابش چیه؟

   پاسخ
6. شایان گفت:

   دسامبر 31, 2020 در 6:28 ق.ظ

   من خواب دیدم به خانه پدربررگم رفتیم و یک قصر انجا هست و من از انجا با یک راهبه دیگر بیرون میایم و به صاحب قصر میخوریم که او از ان سوال میکند چرا ناراحتی اون الکی میگویدذبا همسرم دعوام شده است و او گفت چه همسری فولانی داری و من اون را زدم و او بمن حمله ور شد هرکس را صدا نیزدم نبود

   پاسخ
7. مبینا گفت:

   ژانویه 5, 2021 در 6:16 ب.ظ

   صبح بلند شدم و دیدم مادرم یک راهبه است که دیوانه شده و من هم دلداری اش میدهم ترسیدم و به دکتر زنگ زدم . دکتر گفت مادرتون مشکل روانی داره و از خونه خارج شد (دکتر). رفته رفته قیافه راهبه همان مادرم ترسناک تر میشد اومد و با یه جارو دستی حرف میزد و کتکش میزد که یه دفعه جارو رو انداخت زمین و اومد جلوی من و کتکم زد و در آخر مثل یک فیلم اومد که این فیلم از itهست بعد ایتی و دندونا شو باز کرد و از خواب بلند شدم لطفا تعبیر خواب رو بگین ممنون

   پاسخ